۱۳۹۴ خرداد ۲۱, پنجشنبه

به خودم میگویم

کارت نباشد
اگر رسم، رسم نامردیست!
اگر می آیند، می مانند
...و روزی ناگهان با پلیس سر میرسند
کارت نباشد
تو خودت باش
با تمام مهربانیهایت
تو خودت باش
با دل و جانی که خدا هم از خلقتش مشعوف است
تو بمان و باور کن
دو قدم مانده به ناامیدی
خدا می رقصاند
تمام دنیا را
به ساز امیدواران

۱۳۹۴ خرداد ۱۶, شنبه

دوستان تاریخ انقضاء گذشته

انگار بعضی از دوستانمان، دیرتر از بقیه می پذیرند که ما رشد و تغییر کرده ایم

انگار بعضی از دوستانمان، میخواهند سایه ای از گذشته ما باشند تا راهی برای آینده

انگار بعضی از دوستانمان، ترجیح میدهند قضاوتهایشان در مورد ما درست در بیاید

تا اینکه با تغییرات بزرگ خوب در اطراف ما شگفت زده شوند

انگار بعضی دوستانمان

با دیدن رشد و پیشرفت و امید ما به آینده

خودشان را متهم به تنبلی و بی تفاوتی میبینند

و دلسوزانه میکوشند که ثابت کنند امید و رشد و پیشرفت، حتی اگر دروغ هم نباشد

لااقل ساده لوحی است

البته شاید جمله های بالا درست نیستند

آنها دوستان ما نیستند

آنها امروز، آشنایانی هستند که تاریخ انقضایشان را فراموش کردهایم

وایزبلومن

(به نقل از محمدرضا شعبانعلی)

۱۳۹۴ خرداد ۲, شنبه

وقتی مثه خرچنگ دور مشکل میچرخی

گفت: مشکل وجود دارد. این را نمیتوانیم انکار کنیم

پاسخ داد: بله. وجود دارد. اما هزار بار برای حل آن تلاش کرده ایم

گفت: تلاش کرده ایم. هزاران بار. میدانم. اما هرگز از اصل مشکل حرف نزده ایم

پاسخ داد: اما از مشکلات زیادی حرف زده ایم

گفت: ما از مطرح کردن مشکل، می ترسیم. برای گفتنش دورخیز میکنیم

دورخیز از موضوعاتی چنان بی ربط و دور، که هیچ جهشی حتی در خیال

ما را به موضوع واقعی نمیرساند

پاسخ داد: اما من نگرانی دیگری دارم

خوب میدانم که یافتن صورت مسئله ای که هست، راهی به سوی پاسخش باز میکند

اما میترسم که بافتن صورت مسئله ای که نیست، مسیر را برای ایجادش هموار کند

گفت: فکر میکنم داریم مسئله را پیچیده میکنیم. در کتابی خواندم

این موش نیست که در مسیر پیچاپیچ لانه کرده و گرفتار شده است

این مسیر پیچاپیچ است که در دل موش، لانه کرده و گرفتار است

پاسخ داد:  میبینی؟ با همین گفتگو هم باز از صورت مسئله دورتر شدیم

مسئله ها حل نمیشوند. نه به دلیل اینکه راه حلی ندارند

بلکه به این دلیل که هیچکس جرات ندارد آنها را به عنوان یک مسئله مطرح کند

(از وبلاگ متمم نوشته شعبانعلی)

۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۹, سه‌شنبه

تردید هایی که ما را میکشد

مهم نیست که شهر است یا شغل است یا دوست

اگر در ترک آن تردید داری

هرگز آن را ترک نکن

اما اگر یقین کردی که میخواهی ترکش کنی

این کار را هرگز آرام انجام نده

تار و پود محکم ترین طناب هم، با یک ضربه محکم از هم گسسته میشود

اما با هزار ضربه ی آرام، طناب می ماند و آنچه فرسوده میشود، روح و جان توست

مراقب خاطراتت باش

به همان اندازه که هنگام ماندن، خاطرات شیرین در غبار تلخی ها گم میشوند

پس از رفتن، غبار تلخی فرو مینشیند و خاطرات شیرین، تو را به پشیمانی وسوسه میکنند

پشیمانی و بازگشت به سوی چیزی که برای همیشه ترکش کرده ای

چیزی جز نفرین و شومی نیست

اما بگذار باز هم بگویم: اگر در ترک آن تردید داری، هرگز آن را ترک نکن

(از سایت متمم)

یادت میدهند...

در بازی زندگی,
یاد می گیری,
اعتماد به حرفهای قشنگ بدون پشتوانه,
مثل آویختن به طنابی پوسیده ست....

یاد می گیری,
نزدیک ترین ها به تو گاهی می توانند دورترین ها باشند....

ياد مى گيرى که باید آنقدر از خودت برای روز مبادا پس انداز داشته باشی تا  بتوانی یک روزی تمام خودت را بغل کنی و راه بیفتی بروی ...
و در جایی که شنیده و فهمیده نمی شوی نمانی...

یاد می گیری,
دیوار خوب ست ,
سایه درخت مطلوب است,
اما هیچ تکیه گاهی ابدی نیست ....

یاد می گیری,
بره نباشی که گرگ می شوند به جانت ,
ياد مى گيرى که چگونه چینی احساست را بند بزنی و خیاط خوبی شوی برای دلت ....
امید را هر شب به جا رختی تردید بیاویزى و صبح به تن کنى تا نشکنی و برای خودت بمانی ....

یاد می گیری,
کم کم خودت را دوست داشته باشی
که سرمایه گرانبهای هر آدمی,
تنها خودش هست...

۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۷, یکشنبه

دل بسپار...

اين متن  كمي آرامش ميدهد به این دل سوخته
================

به آتشی که نمى سوزاند
" ابراهیم " را

و دریایى که غرق نمی کند
" موسى " را

نهنگی که نمیخورد
"یونس"را

کودکی که مادرش او را
به دست موجهاى " نیل " می سپارد
تا برسد به خانه ی تشنه به خونش

دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند
سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد

آیا هنوز هم نیاموختی ؟!
که اگر همه ی عالم
قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند
و خدا نخواهد ،
" نمی توانند "
پس
به " تدبیرش " اعتماد کن
به "  حکمتش " دل بسپار
به او " توکل " کن
و به سمت او "قدمی بردار : سکوت گورستان رامیشنوى؟
دنیا ارزش دل شکستن را ندارد ...
میرسد روزی ک هرگز در دسترس نخواهیم بود ...
خاک آنتن نمیدهد ک نمیدهد...!
ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﯾﺖ
ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ غصه ﻫﺎﯾﺖ
ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ ﻫﺮ ﭼﻪ ﮐﻪ ﺧﯿﺎﻟﺖ  ﺭﺍ ﻧﺎﺁﺭﺍﻡ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮ ﺑﺒﯿﻨﻢ
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺍﯼ؟
ﭘﺲ ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ
ﻋﻤﯿﻖ ﻧﻔﺲ ﺑﮑﺶ 
ﻋﻤﯿﻖ 
ﻋﺸﻖ ﺭﺍ 
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ 
بودن را 
ﺑﭽﺶ 
ﺑﺒﯿﻦ 
ﻟﻤﺲ ﮐﻦ
ﻭﺑﺎﺗﮏ ﺗﮏ ﺳﻠﻮﻟﻬﺎﯾﺖ لبخند بزن.....


۱۳۹۴ اردیبهشت ۱۱, جمعه

Picture: INTERVIEW INSIGHTS 2

INTERVIEW INSIGHTS 2

http://flip.it/GDvbj

Sent via Flipboard, your personal magazine.
Get it for free to keep up with the news you care about.