زندگی فارغ از درد و رنج نیست! همه ما در زندگی دردهائی داریم! چه بگوئیم و چه نگوئیم! چه غر بزنیم و چه دهان فروبندیم! گاهی این دردها را معصومانه متحمل می شویم! بی هیچ خطائی! همچون نوزادی نورسیده که هنوز از رنج تولد رها نشده ضربه ای جانانه نوش جان می کند! شوکه می شود از این دردی که بی خطا متحمل شده! جیغ می زند و پی آمدش نفس می کشد. آن درد برای این بوده که هوشیار شود برای نفس کشیدن! اگر آن درد نبود پی آمدش مرگ بود!
البته آن زمان با ان ذهن ساده اش نمی تواند آن را بفهمد! فقط فراموش می کند! هیچکدام ما آن درد را یادمان نیست! زندگی اینجوریست! اینطوری طبیعیست! گاهی دردها برای زنده ماندنت مفید هستند! نباید آنقدر بهشان گیر بدهی که همه روزگارت بشود غر زدن درباره دردها و رنجها و محنتهائی که دوران به تو تحمیل کرده! فراموششان کن همچون آن درد بدو تولد! بفهم که چه می خواهند به تو بگویند این دردها! اگر هم نفهمیدی غمی نیست! زمان به تو خواهد گفت!
البته آن زمان با ان ذهن ساده اش نمی تواند آن را بفهمد! فقط فراموش می کند! هیچکدام ما آن درد را یادمان نیست! زندگی اینجوریست! اینطوری طبیعیست! گاهی دردها برای زنده ماندنت مفید هستند! نباید آنقدر بهشان گیر بدهی که همه روزگارت بشود غر زدن درباره دردها و رنجها و محنتهائی که دوران به تو تحمیل کرده! فراموششان کن همچون آن درد بدو تولد! بفهم که چه می خواهند به تو بگویند این دردها! اگر هم نفهمیدی غمی نیست! زمان به تو خواهد گفت!
خیلی خیلی زیبا بود. موفق باشید
پاسخحذف