۱۳۹۰ مهر ۲, شنبه

کلاغ عاشق


 

یه روزی آقای کلاغ ، ....... یا به قول بعضیا زاغ

رو دوچرخه پا می‌زد، ........ رد شدش از دم باغ



پای یک درخت رسید ، ........ صدای خوبی شنید

نگاهی کرد به بالا ،........... صاحب صدا رو دید



یه قناری بود قشنگ ، ......... بال و پر ، پر آب و رنگ

وقتی جیک جیکو می‌کرد ، ......... آب می‌کردش دل سنگ



قلب زاغ تکونی خورد ،...... قناری عقلشو برد

توی فکر قناری ، .........تا دو روز غذا نخورد



روز سوم کلاغه ،........‌رفتش پیش قناری

گفتش عزیزم سلام ، ........اومدم خواستگاری!



نگاهی کرد قناری ، ......بالا و پایین، راست و چپ

پوزخندی زد به کلاغ ،....... گفتش که عجب! عجب

منقار من قلمی ، .......منقار تو بیست وجب

واسه چی زنت بشم؟..... مغز من نکرده تب

کلاغه دلش شیکست ،..... ولی دید یه راهی هست

برای سفر به شهر ،...... بار و بندیلش رو بست

یه مدت از کلاغه ،......... هیچ کجا خبر نبود

وقتی برگشت به خونه ،........ از نوکش اثر نبود

داده بود عمل کنن ، ........منقار درازشو

فکر کرد این بار می‌خره ،.... قناریه نازشو



باز کلاغ دلش شیکست ، ........نگاه کرد به سر و دست

آره خب، سیاه بودش! .......اینجوری بوده و هست

دوباره یه فکری کرد ، .......رنگ مو تهیه کرد

خودشو از سر تا پا ،........ رفت و کردش زرد زرد

رفتش و گفت: قناری! ......اومدم خواستگاری

شدم عینهو خودت ،......... بگو که دوسم داری

اخمای قناریه ، .......دوباره رفتش تو هم!



کله‌مو نگاه بکن ،......... گیسوهام پر پیچ و خم

موهای روی سرت ،........ وای که هست خیلی کم

فردا روزی تاس می‌شی!...... زندگی‌مون میشه غم

کلاغ رفتش خونه ........نگاه کرد به آیینه

نکنه خدا جونم ! .......سرنوشت من اینه؟!

ولی نا امید نشد ،...... رفت تو فکر کلاگیس

گذاشت اونو رو سرش ، ....تفی کرد با دو تا لیس

کلاه گیسه چسبیدش ،.... خیلی محکم و تمیز

روی کله‌ی کلاغ ،..... نمی‌خورد حتی لیز



نگاه که خوب می‌کنم ، ....می‌بینم گردنتو

یه جورایی درازه ، ......نمی‌شم من زن تو

کلاغه رفتشو من ،...... نمی‌دونم چی جوری

وقتی اومدش ولی ، .....گردنش بود اینجوری



خجالت نمی‌کشی؟.... واسه گوشتای شیکم!؟

دوست دارم شوهر من ، .....باشه پیمناست دست کم!

دیگه از فردا کلاغ ،.... حسابی رفت تو رژیم

می‌کردش بدنسازی ، .....بارفیکس و دمبل و سیم

بعدش هم می‌رفت تو پارک ،..... می‌دویید راهای دور

آره این کلاغ ما ،‌.....خیلی خیلی بود صبور



واسه ریختن عرق ، .....می‌کردش طناب‌بازی

ولی از روند کار ، ....نبودش خیلی راضی

پا شدی رفتش به شهر ،.... دنبال دکتر خوب

دو هفته بستری شد ، .....که بشه یه تیکه چوب

قرصای جور و واجور ، ....رژیمای رنگارنگ

تمرینهای ورزشی ، ....لباسای کیپ تنگ

آخرش اومد رو فرم ، .....هیکل و وزن کلاغ

با هزار تا آرزو ، .....اومدش به سمت باغ



وقتی از دور میومد ، .....شنیدش صدای ساز

تنبک و تنبور و دف ، ....شادی و رقص و آواز

دل زاغه هری ریخت !........ نکنه قناریه؟

شایدم عروسی ......... بازای شکاریه!!



دیدش ای وای قناری ، .....پوشیده رخت عروس

یعنی دامادش کیه؟ .....طاووسه یا که خروس؟

هی کی هست لابد تو تیپ ، ....حرف اولو می‌زنه!

توی هیکل و صورت ،‌ ....صد برابر منه

کلاغه رفتشو دید ،..... شوهر قناری رو

شوکه شد ، نمی‌دونست، ....چیز اصل کاری رو!

می‌دونین مشکل کار ،.... از همون اول چی بود؟

کلاغه دوچرخه داشت ،‌.....صاحب بی ام و نبود


منبع: ایمیل!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر