۱۳۸۹ تیر ۲, چهارشنبه

...وناگهان نبودی!

نمی توانم چشم از دهانت بردارم از آن روی که بی قرار طعمش هستم!

خواب مرگ!



دلم خواب می خواهد! خوابی آرام روی این تخت مشرف به آبی آرام دریا! در این سکوت غروب! دلم آرامشی می خواهد بی نظیر! از آ نوعی که تا به حال نداشته ام! ندیده ام! دلم تنهائی می خواهد! جائی دور! دور دور! دلم مرگ می خواهد! متولد شدن در دنیائی دیگر! آزاد شدن!....
بخشی از زنجموره های یک عاشق دلخسته - جلد 57 صفحه 245!!!

چنان شوری به دلم می اندازی که بزرگان در باره اش داستانها نوشته اند!

چه بی قرارمان کرده است اینترنت!!!

via http://25.media.tumblr.com/tumblr_ky09ksyFI61qzehabo1_500.gif
faved by dear2world"

خدایا! امون بده!



دخترها واسه خودشون لباس میپوشن و واسه دوستاشون! اگه قرار بود واسه رضایت دوست پسراشون باشه که باس لخت می گشتن!!!